پرستاری در یكی از بیمارستان های كشور استرالیا دست به اقدام جالبی زد كه مورد توجه بسیاری از افراد قرار گرفت ،این پرستار با ذوق ،به بررسی بیمارانی كه آخرین لحظات عمر خود را سپری می كردند پرداخت و از آنها در ارتباط با آرزوها و حسرت هایی كه در روزهای پایانی عمر خود داشتند، سوالاتی پرسید كه جواب این افراد در بیان حسرت هایی كه در در زندگی خود داشتند، بسیار آموزنده و عبرت انگیز بود .
حسرت هایی از جمله ای كاش شادتر زندگی می كردم ،ای كاش دوستانم را حفظ می كردم و ای كاش آن قدر شجاعت داشتم كه احساسات خود را به راحتی بیان كنم ؛ از جمله حسرت هایی است كه به عقیده این پرستار در آخرین روزهای زندگی افراد از آنها شنیده می شود.
آیات الهی با توجه به اهمیت این مساله و ضرورت پند آموزی و عبرت از زندگی افرادی كه در زندگی دچار بحران و شكست شده اند ،حسرت هایی كه این افراد در آخرین لحظات زندگی و حتی بعد از مرگ دارند را برای همه جویندگان راه سعادت و خوشبختی به تصویر می كشند تا با شناسایی این عوامل بتوانیم گامی بزرگ برای رسیدن به موفقیت در زندگی خود برداریم .
1) ای كاش با شیطان همنشین نمی شدم
یكی از مهمترین حسرت هایی كه می توان در واپسین لحظات عمر و بعد از مرگ از زبان افراد شنید ،حسرت همنشین شدن با شیطان است.
حسرتی كه اگر به آن در دنیا جامه عمل می پوشاندند به موفقیت های چشمگیری دست پیدا می كردند، اما امروز با همنشینی با شیطان شكستی غیر قابل جبران در پیش روی آنها قرار دارد و جز حسرت و اندوه كاری از پیش نمی برند و به همین جهت حسرت خود را اینگونه بیان می كنند:
(وَمَن یَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ : و هر كس از یاد [خداى] رحمان دل بگرداند، بر او شیطانى مىگماریم تا براى وى دمسازى باشد.!� (زخرف:36)
این افراد با ناراحتی هرچه تمام تر، دستان خود را می گزند و حسرت خود را این گونه بیان می كنند: وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبیلاً .یا وَیْلَتى لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلاً: و روزى است كه ستمكار دستهاى خود را مىگَزد [و] مىگوید: �اى كاش با پیامبر راهى برمىگرفتم. �اى واى، كاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم
2) ا ی كاش از دستورات خدا و پیامبرانش پیروی می كردم
حسرت پیروی از نسخه های موفقیتی كه خداوند توسط پیامبرانش برای انسان ها فرستاده است نیز یكی دیگر از حسرت هایی است كه گریبان گیر افرادی می شود كه آن را نادیده می گیرند و به همین جهت خداوند متعال این افراد را از رحمت خویش به دور می دارد .
صدای فریاد این افراد در آتش برای كسانی كه می خواهند در عرصه موفقیت قدم بگذارند ،بسیار موثر و راهگشاست ،وقتی این گونه فریاد می زنند:
(یَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ یَقُولُونَ یَا لَیْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا :
روزى كه چهرههایشان را در آتش زیر و رو مىكنند، مىگویند: �اى كاش ما خدا را فرمان مىبردیم و پیامبر را اطاعت مىكردیم.�)(الأحزاب: 66)
3)ای كاش دوستان بهتری انتخاب می كردم
بدون تردید این حسرت را می توان یكی دیگر از عوامل شكست و هلاكت این افراد بیان كرد، انتخابی كه می تواند زندگی شما را متحول كند و بر جان و دین شما ضربه های جبران ناپذیری وارد كند:
تا توانى مىگریز از یار بد
یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند
یار بد بر جان و بر ایمان زند
این افراد با ناراحتی هر چه تمام تر، دستان خود را می گزند و حسرت خود را این گونه بیان می كنند:
(وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا * یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا :
و روزى است كه ستمكار دستهاى خود را مىگَزد [و] مىگوید: �اى كاش با پیامبر راهى برمىگرفتم.�
�اى واى، كاش فلانى را دوست [خود] نگرفته بودم.(الفرقان: 27-28
و به همین جهت امام صادق علیه السلام برای گرفتار نشدن در دام این حسرت بزرگ، مرزهایی را برای انتخاب دوست بیان می كنند كه هر كسی همه یا برخی از آنها را داشته باشد دوست است و گرنه نباید او را دوست به حساب آورد مرزهایی چون:
(اول اینكه ظاهر و باطنش با تو یكی باشد،دوم اینكه آبروی تو را آبروی خودش بداند و عیب و بی آبرویی تو را عیب و بی آبرویی خودش ،سوم اینكه مال و منصب ، او را نسبت به تو عوض نكند، چهارم اینكه هر كمكی از دستش بر آید از تو دریغ نكند و پنجم كه در بردارنده همه خصلت هاست اینكه در هنگام گرفتاری ها تو را تنها نگذارد.)(بحارالانوار ،ج74،ص 165 (
4) ای كاش نامه اعمالم را دریافت نكرده بودم
حسرت و اندوه این افراد وقتی به اوج خود می رسد كه نامه ثبت اعمال خود را دریافت می كنند ،نامه ای كه هیچ كار كوچك و بزرگی را فرو نگذاشته است و با مشاهده این منظره، با تعجب می گویند:
(وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیَقُولُونَ یَا وَیْلَتَنَا مَالِ هَذَا الْكِتَابِ لَا یُغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا كَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا یَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا : و كارنامه [عمل شما در میان] نهاده مىشود، آن گاه بزهكاران را از آنچه در آن است بیمناك مىبینى، و مىگویند: �اى واى بر ما، این چه نامهاى است كه هیچ [كار] كوچك و بزرگى را فرو نگذاشته، جز اینكه همه را به حساب آورده است.� و آنچه را انجام دادهاند حاضر یابند، و پروردگار تو به هیچ كس ستم روا نمىدارد.)( الكهف :
حسرت پیروی از نسخه های موفقیتی كه خداوند توسط پیامبرانش برای انسان ها فرستاده است نیز یكی دیگر از حسرت هایی است كه گریبانگیر افرادی می شود كه آن را نادیده می گیرند
اینجاست كه یكی دیگر از حسرت های زندگی خود را به تصویر می شكند و آرزو می كنند كه ای كاش نامه عملی به دست آنها داده نمی شد و از اعمال و رفتار خود اطلاع پیدا نمی كردند:
(وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ كِتَابِیهْ : و امّا كسى كه كارنامهاش به دست چپش داده شود، گوید: �اى كاش كتابم را دریافت نكرده بودم.) ( الحاقة :25)
5)ای كاش از مسخره كنندگان نبودم
وقتی این افراد خود را در دادگاه عدل الهی مشاهده می كنند و پرونده اعمال به آنها داده می شود و وقتی دیگر پشیمانی و ندامت سودی نخواهد داشت، یكی از حسرت های مهم خود در زندگی دنیا را بیان می كنند ،حسرتی كه می توان گفت ریشه و عامل تمام ناكامی ها در زندگی بوده است .
این افراد مسخره كردن آیات و رسولان الهی و حقایق دین را یكی از مهمترین عوامل شكست خود بیان می كنند و به همین جهت در مساله كوتاهی كردن از دستورات خداوند به این عامل مهم اشاره می كنند .
(أَن تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ : تا آنكه [مبادا] كسى بگوید: �دریغا بر آنچه در حضور خدا كوتاهى ورزیدم بىتردید من از ریشخندكنندگان بودم.(الزمر :56
خلاصه سخن این كه این حسرت های پنجگانه می تواند درس و عبرت بزرگی برای زندگی ما باشد ،درسی كه به ما یاد میدهد تا زندگی خود را به نحوی بسازیم كه از گذشته و عملكرد خود پشیمان نشویم و بتوانیم با سربلندی به ایستگاه خوشبختی برسیم
اکثر افراد در لحظاتی که در انتظار مرگ هستند، دید بسیار دقیق و روشنی راجع به زندگی خود و زندگی بهطور کلی پیدا میکنند و کسانی که هنوز عمری برای آنها باقی مانده با توجه به این مطالب شاید بتوانند از تجارب دیگران بیاموزند.
ای کاش شهامت داشتم زندگی خود را به شکلی سپری کنم که حقیقتا دوست داشتم؛ و نه به شیوهای که دیگران از من انتظار داشتند.
این موضوع، یکی از عمدهترین موارد پشیمانی درمیان اکثر افراد بوده است. وقتی که لحظات پایانی زندگی فرا میرسد، بسیاری از افراد بهروشنی درمییابند که بخش عمدهای از آمال و آرزوهای خود را عملی نکردهاند. آنها درمییابند که دلیل مرگ آنها تا حد زیادی به تصمیمهایی که در طول زندگی گرفتهاند بستگی داشته است. سلامت شاید بزرگترین منبع آزادی و آزادی انتخاب است؛ و معمولا افراد تا زمانی که زندگی آنها به خطر نیفتاده قدر این نعمت را نمیدانند.
ای کاش اینقدر سخت و طولانی کار نکرده بودم.
معمولا بیماران مرد از این نکته شکایت داشتند. آنها دوران کودکی فرزندان و همدهمی با همسر خود را به خاطر ساعات کار طولانی از دست داده بودند. ولی در مورد نسل قدیم که درصد کمتری از زنان شاغل بودهاند این موضوع کمتر در میان بیماران زن رایج بود. تمام مردانی که در بستر مرگ با آنها صحبت شده، از سپری کردن ساعات و روزهای طولانی در محیط کار پشیمان بودند.
ای کاش شهامت بیان احساسات خودم را داشتم.
بسیاری از افراد درمقاطع مختلف زندگی و یا در شرایط گوناگون، برای حفظ مناسبات مسالمتآمیز با دیگران از بیان صریح احساسات خود طفره میروند. به همین خاطر زندگی آنها از آن چیزی که واقعا باید باشد فاصله میگیرد و یا آنها هیچگاه آن کسی نخواهند شد که آرزو و یا توانایی آن را داشتهاند. بسیاری از افراد تحت تاثیر تلخکامی و یا ناکامیهای ناشی از مماشات با دیگران و محیط، به بیماریهای جدی مبتلا میشوند.
ای کاش تماسم را با دوستانم حفظ کرده بودم.
خیلی از افراد تا لحظات پایانی عمر قدر دوستان خوب و یا ارزش حفظ تماس با دوستان قدیمی را نمیدانند؛ و معمولا در فرصت کوتاه قبل از مرگ امکان جستوجو و پیدا کردن این دوستان قدیمی فراهم نیست. بسیاری از افراد چنان در زندگی خود غرق میشوند که به سادگی تماس با دوستان را فراموش و یا کلا حذف میکنند. بسیاری در لحظات پایان عمر خود از اینکه برای دوستی و روابط خود ارزش کافی قائل نبودهاند دچار پشیمانی میشوند
ای کاش به خودم اجازه میدادم که شادتر باشم.
این مورد از پشیمانی در کمال تعجب بسیار عمومیت دارد. بسیاری از افراد تا لحظات پایانی عمر خود متوجه نشده بودند که شاد بودن در حقیقت یک انتخاب است. بسیاری سالیان عمر خود را با تکرار عادات و الگوهای همیشگی زندگی خود طی کرده بودند. بسیاری بهاصطلاح �آرامش� ناشی از تکرار الگو و عادات همیشگی را بر تغییر ترجیح داده بودند. و این هراس از تغییر، هم جنبههای فیزیکی و هم جنبههای احساسی و عاطفی زندگی را شامل میشود.